ایا بین کبوتر پرانی برای گرو و کبوتر پرانی برای دل خودِ آدم فرقی وجود دارد یا خیر ؟
با یک مقدمه ی کوتاه عرض میکنم. کبوتر هوا کردن چ برای دل خودمان باشد چ برای دیگران و مسابقات کبوتر هوا کردن است و بتمام کسانیکه کبوتر دارند وقتی مردم ایشان را در حین کار با کبوترها می بینند کفتر باز میگویند. همه ی ما دارای این اسم مشترک هستیم چ بگویم " کفتر باز " چ جامه ی زیبا بر آن بپوشیم و بگویم " کبوتردار " یا ورزش فکری کبوترداری در برابر نامی ک وارث آن شده ایم و القابی ک یدک میکشیم همه در یک جایگاه و مرتبه هستیم.
اما وقتی وارد معقوله کاری میشویم بصورت عملی و فاحش مشاهده میشود ک در نوع کار تفاوتهای چشم گیری وجود دارد ک ماحصل آن طبقه بندیهای خاصی در بین خود کبوتردارها است ک خودشان بصورت تجربی این تفکیکها را آموخته اند و ب آن احترام میگذارند.
انجام مسابقات یا گرو بندی در کبوترداری سالی یکبار انجام میشود ک تواَم با کُری خواندن بسیار است و از دید گرو بندان کاری حیثیتی و دشوار ک انجام آن همراه با حساسیت و کار طاقت فرسا خواهد بود. هرگز نوع عملکرد و نوع کبوتر هوا کردن کسیکه برای دل خود کبوتر پرانی میکند با نوع عملکرد کسیکه پای قرارداد میرود و زیر ورقه را امضاء میکند با آن همه شرایط و سختی ک هر دو طرف متقبل میشوند یکی نیست. عین کسیکه روزنامه میخواند با کسی ک درس میخواند برای کنکور.
درست ک هر دو میخوانند اما این کجا و آن کجا ..
بقول یکی از دوستان عزیزم ک فرمودند : کسیکه گرو میبندد قبلا برای دل خودش هم کبوتر هوا کرده است اما کسیکه برای دل خودش کبوتر هوا کرده هرگز گرو نبسته است پس دومی تا خودش گرو نبندد هرگز نمیتواند تفاوت کار را بدرستی احساس و درک کند.
برنامه تمرینات پرش کبوترها برای گروبندان بسیار فشرده و سخت و منسجم و طاقت فرسا است هم برای کبوترها هم برای مربیها. توجه بفرمایید ؛ هر کبوتری ک بر بام ما میپرد ترجیحا کبوتر گروی نیست چون هر کبوتری تاب این تمرینات و سختی ها را ندارد.
علاوه بر سختی کار ، گرو بند بودن هزینه های بسیار سنگینی هم در پی دارد. این دشواری کار و سختیها ک بر بام گرو بندان آشکار و مشهود است هرگز بصورت مستمر و صددرصد در بام کسیکه برای دل خودش کبوتر هوا میکند اعمال نمیشود. پس تحت هیچ شرایطی نمیتوان ساعت بدست آمده بر طاق یک گرو بند را با ساعت بدست آمده بر روی طاق کسی ک برای دل خودش کبوتر هوا میکند یکی دانست. ینی اگر هر دو طاق در ساعت و معدل ۶ شوند. باز هم دو ساعت اختلاف در مجموع بنفع بام گرو بند خواهد بود.
در واقع دارندگان کبوتران بلند پرواز در ایران ب چند دسته تقسیم میشوند ک در راس آنها گرو بندان هستند. گرو بندان ایران مخصوصا در س شهر تهران و قم و کاشان در واقع ستون اجرائی کار هستند اینها هر ساله با عملکردهای جدید و دستورالعملهای خاصی ک بر طاق خود اعمال میکنند و شیوه های متفاوت کبوتر پرانی ک ماحصل سالها تجربه و کار و زحمت و آفتاب خوردن و بُرد و باخت و خاک گنجه خوردن است سبب میشوند تا بر نحوه ی عملکرد دیگر کبوترداران نیز تاثیر مثبت گذاشته و باعث تنظیم روش های کاری آنها در سراسر کشور شوند چرا که شیوه و روش کار آنها را دیگران الگو برداری کرده و با پیاده کردن آن برنامه ها خودبخود باعث ارتقاء سطح کیفی کار خود و دیگران میشوند و این ینی دادن زکات کار.
در واقع میتوان گفت تاوانی را ک گرو بندان در سطح کشور متحمل و باری را ک بدوش میکشند موجب ارزش و اعتبار کار دیگر کبوتردارن نیز میشود.
گرو در ایران دارای شرایط خاص و مختص بخود است ک با تمام حالات و استانداردهای کبوتر پرانی جهانی و فدارسیونها مغایرات داشته و کاملا متفاوت و بسیار سخت گیرانه است. لذا از دید یک گرو بند ایرانی هر ساعت بدست آمده بر هر طاقی ک بدون حضور ناظران پای آب و دان در چند روز و عدم حضور و امضاء داور و داور وسط باشد مردود است.
این توضیح مختصری بدون پرداختن ب جزییات کار بود ک پیرامون سوال عنوان شده ارائه شد، ک البته اساتید بزرگوار بهتر میتوانند پیرامون آن توضیح دهند.
منتها کبوتردار بودن خارج از معقوله ی پرش و مسابقات بحث جداگانه ای دارد چرا ک هستند افراد زیادی در سراسر ایران ک تحت شرایطی خاص ( مادی و مکانی ) امکان عقد قرارداد را ندارند و همچنین هستند کسانیکه اصلا تمایلی ب گرو ندارند و اغلب این عزیزان دارای بهترین مجموعه ی کبوتران بلند پرواز ایرانی هم هستند. و چ بسا مشاهده میشود جوجه های ایشان بر بام گرو بندان بهترین بازدهی و عملکرد را دارند.
کبوترداری ایرانی بر مبنا و اساس تجربه است و عین اقیانوسی بیکران است ک ته ندارد و اگر ته داشت خیلیها تا حالا بوسیده بودند و گذاشته بودند کنار......
پیروز باشید
۱۸ / مهرماه / ۱۳۹۷
شورای جامعه...